دانلود قصه ی ماهی کوچولو برای دانش آموزان پایه اول

با سلام خدمت شما دوستان عزیز در این مطلب فایل دانلود قصه ی ماهی کوچولو برای دانش آموزان پایه اول را به صورت pdf آماده کرده ایم امیدواریم که مورد استفاده تان قرار گیرد و مفید باشد.

قصه ی ماهی کوچولو برای کودکان

(دانلود قصه ی ماهی کوچولو برای دانش آموزان پایه اول)

به نام خدای شادی آفرین ماهی کوچولو

راوی تو برکه ای کوچیک و زیبا ماهیای رنگارنگی زندگی میکردن. هر کدوم از ماهیا به رنگی بودن که در کنار هم مثل یه رنگین کمون قشنگ شده بودن کنار برکه چند تا درخت توت بود که با شروع فصل پاییز برگاشون زرد شده بود و روی آب افتاده بود. در بین ماهیا، ماهی طلایی رنگی بود که مثل خورشید تو آب می درخشید.

به همین خاطر همه ی ماهیا اونو طلایی صدا می کردن اونا هر روز تو آب بازی میکردن و از اینکه باهم بودن لذت می بردن. یه روز صبح وقتی همه ی ماهیا تازه از خواب بیدار شده بودن دیدن که زیر جلبکا ماهی نقره ای رنگی خوابیده هر کدوم از ماهیا چیزی میگفت تا اینکه طلایی :گفت ماهی طلایی رنگ بهتره بذاریم هر وقت از خواب بیدار شد، برامون تعریف کنه از کجا

اومده!

راوی: ماهیا قبول کردن و مثل هر روز مشغول بازی شدن. کم کم ماهی نقره ای از خواب بیدار شد و به طرف ماهیا رفت ماهی صورتی نگاش به ماهی نقره ای افتاد و گفت:

ماهی صورتی رنگ واه! بچه ها، ماهی نقره ای داره میاد. واه!

ماهی طلایی رنگ

ک سلام دوست من از کجا اومدی؟ ماهی نقره ای رنگ سلام من از مرداب پایین بر که اومدم

ماهی طلایی رنگ چرا به اینجا اومدی؟

ماهی نقره ای :رنگ مُرداب خیلی کثیف شده بود بوی بد آب همه جارو پُر کرده بود. ماهیا

به سختی نفس می کشیدن

(دانلود قصه ی ماهی کوچولو برای دانش آموزان پایه اول)

راوی طلایی با شنیدن این حرف گفت:

ماهی طلایی رنگ خوش اومدی حالا بیا تا باهم بازی کنیم.

راوی ماهیا با دوست جدیدشون مشغول بازی شدن هر کدوم به نوبت از آب بالا می پریدن و تلاش میکردن از بقیه بیشتر بیرن تا برنده بشن کنار بیر که چند تا پسربچه باهم بازی می کردن یکی از این بچه ها که اسمش حمید ،بود داشت ماهیار و تماشا می کرد.

حمید کاشکی این ماهی قشنگ مال من بود.

راوی تو این فکر بود که یادش افتاد دوستش ،حامد یه تور ماهیگیری آورده حمید اون ماهی طلایی رو نگاه کن ببین چقدر قشنگه میتونی تورتو بیاری تا بگیریمش؟ راوی: حامد تورشو آورد و هر دو منتظر شدن تا طلایی دوباره از آب بپره. ماهیا سرگرم بازی بودن و هر کدوم از ماهیا که بالا می پرید، بقیه اونو تشویق می کردن. تا نوبت به طلایی رسید.

اون که همیشه بالاتر از بقیه میپرید این دفعه هم تمام قدرتشو جمع کرد و پرید. اون قدر بالا رفت که انگار میخواست به خورشید برسه. پیش خودش فکر می کرد الآن که به آب برگرده همه ی دوستاش اونو تشویق میکنن اما ناگهان خودشو توی تور ماهیگیری دید! حمید از خوشحالی فریاد زد.(دانلود قصه ی ماهی کوچولو برای دانش آموزان پایه اول)

دانلود قصه ی ماهی کوچولو برای دانش آموزان پایه اول