صادق زاده قمصری

فرمت:pdf

تعداد صفحه:دو فایل مجزا

حجم:1و3مگابایت

زبان:فارسی

دانلود فایل بلافاصله پس از خرید

مبانی نظری طرح تحول بنیادین رسمی و عمومی
مبانی نظری طرح تحول بنیادین رسمی و عمومی

5,900 تومان

ضمانت 7 روزه بازگشت وجه در صورت خرابی یا دانلود نشدن فایل

مبانی نظری تحول بنیادین آموزش پرورش

مبانی نظری طرح تحول بنیادین رسمی و عمومی:مبانی نظری تحول بنیادین در نظام آموزش و پرورش یا به عبارتی اسناد ملی آموزش و پرورش شامل فلسفه تربیت در جمهوری اسلامی ایران ، فلسفه تربیت رسمی و عمومی در جمهوری اسلامی ایران و رهنامه نظام تربیت رسمی و عمومی در جمهوری اسلامی ایران است که در طی 5 سال و با انجام هشتاد پژوهش ، ترجمه اسناد و جمع آوری پژوهش های مختلف و مرتبط انجام شده است

نمونه صفحات فایل گذاشته شده

مبانی نظری طرح تحول بنیادین رسمی و عمومی صادق زاده قمصری مبانی نظری طرح تحول بنیادین رسمی و عمومی صادق زاده قمصری مبانی نظری طرح تحول بنیادین رسمی و عمومی صادق زاده قمصری

مبانی نظری تحول بنیادین در نظام تعلیم مبانی نظری تحول بنیادین در نظام تعلیم

(مبانی نظری طرح تحول بنیادین رسمی و عمومی)

فلسفه تربیت ،رشته ای علمی در حوزه علوم تربیتی است که با عرضه مباحث تخصصی گسترده (بر اساس مبانی نظری مکاتب و دیدگاه های فلسفی متنوع )برای تبیین وضع مطلوب و نقد وضعیت موجود فرایند تربیت بر تحولات تربیتی جوامع گوناگون و کیفیت نظام های تربیتی بسیاری از کشورهای جهان ،تاثیر قابل توجهی گذاشته است (سند مبانی نظری ،38). فلسفه تربیت ، همانند سایر علوم و معارف ، ناگزیر با جهان بینی فلسفی و نظام ارزشی مقبول متفکران تربیتی در هر جامعه ارتباط دارد و در بستر آن ها نشو و نما می یابد . از این رو نمی توان درباره هیچ فلسفه تربیتی و محتوای آن جدای از جهان بینی آن جامعه سخن گفت ، هر چند که در مقام داوری باید محتوای نظری هر فلسفه تربیتی با محک استدلال و بررسی منطقی آزموده شود.

فلسفه تربیت جمهوری اسلامی ایران ، مجموعه ای مدون است که حاصل تلاش عقلانی فیلسوفان مسلمان و مربیان متفکر کشور درباره چیستی ، چرایی و چگونگی تربیت با تکیه بر مبانی فکری و ارزش های مقبول دین اسلام و مبانی فلسفی مدلّل و پذیرفته شده تدوین گردیده است.این مجموعه که ضمن تبیین مبانی هستی شناسی 1 ،انسان شناسی 2 ، معرفت شناسی 3 ، ارزش شناسی 4 ،و دین شناسی 5 در ذیل یک سری از مفروضات متافیزیکی (گزاره ها) نظریه ها ، اهداف ، سیاست ها ، محتوا و روش ها و سایر عناصر تربیتی را در یک نظام تربیتی تبیین ، تحلیل ، تفسیر و نقد می کند (پیشین ،ص 37) و چشم انداز تربیت را از منظر اسلام برای سیاستگزاران آموزشی ترسیم می کند.(مبانی نظری طرح تحول بنیادین رسمی و عمومی)

 

کتاب مبانی نظری تحول بنیادین در نظام تعلیم و تربیت

دلایل تدوین چنین فلسفه ای ، جلوگیری از برنامه ریزی سلیقه ای ، پیشگیری از ورود فلسفه های وارداتی ، مبتنی کردن سیاست ها و برنامه ها بر مبنای اعتقادات اسلامی ، ارزش های جامعه و فرهنگ اسلامی و سامان دهی اقدامات تربیتی متناسب با شرایط اجتماعی و سیاسی کشور بوده است . بحث چیستی تربیت ناظر به تبیین تعریف به صورت تجویزی (بیان حقیقت تربیت آن چنان که باید باشد )، تبیین مفاهیم کلیدی مندرج در تعریف تربیت (حیات طیبه فردی و جمعی ، هویت و ابعاد آن ، بهبود مداوم موقعیت ) و تبیین ویژگی های تربیت (تکیه بر نظام معیار اسلامی ، توجه به مفاهیم اساسی قرآن ، تاکید بر تکوین و تعالی پیوسته هویت ، تاکید بر درک و آگاهی ، توجه به عنصر آزادی و اختیار ، همه جانبه نگری ، اعتدال و توازن ، توجه به شکوفایی فطرت ، توجه به ایجاد آمادگی برای حیات طیبه ، تاکید بر جنبه اجتماعی تربیت ، توجه به چالش های فعلی و تحولات آینده و توجه به یکپارچگی اجزا و عناصر تربیت ) است.

بحث چگونگی تربیت ناظر به تبیین انواع تربیت است ، در این مبحث به موارد زیر توجه شده است : حیثیت ها و شئون تربیت آدمی (ساحت های شش گانه تربیت )؛ مراحل رشد متربیان (کودکی اول ، کودکی دوم ، اوائل نوجوانی ، نوجوانی ، جوانی ، میان سالی ، بزرگ سالی و کهن سالی)؛ میزان و نحوه شمول (تربیت عمومی و تربیت تخصصی)؛ نحوه حضور متربیان در مدرسه (تربیت الزامی و اختیاری)؛ نوع سازمان دهی نظام آموزشی (ناظر به موﺀلفه هایی مانند مرجع تعیین اهداف ، انعطاف پذیری ، تمرکز در تصمیم گیری ، زمان بندی و مکان )؛ اعتبار قانونی فعالیت های آموزشی (رسمی و غیر رسمی )؛

نمونه صفحات فایل گذاشته شده

رهنمای نظام تربیت رسمی و عمومی رهنمای نظام تربیت رسمی و عمومی رهنمای نظام تربیت رسمی و عمومی

(مبانی نظری طرح تحول بنیادین رسمی و عمومی)

نهادهای سهیم و موﺀثر در تربیت و انتظارات از این نهادها (نهاد خانواده ، نهاد سیاست ، نهاد دین ، نهاد فرهنگ ، نهاد رسانه ، نهاد جامعه محلی ، نهادهای مدنی و اقتصادی نهاد تاﺀمین خدمات عمومی و رفاه اجتماعی ؛نهاد سلامت و تندرستی )؛ مقتضیات تربیت آدمی (زمینه سازی ، ادب آموزی ، تعلیم و تزکیه ، تبیین و تشریح ، تذکر و موعظه ، انذار و تبشیر ، پرسش و پاسخ ، امر به معروف و نهی از منکر ، تشویق و تنبیه ، ابتلا و آزمایش )؛ موانع تربیت (دنیا طلبی ، هوای نفس ، رذائل اخلاقی ، فقر اقتصادی ، احساس بی نیازی ، حکومت طاغوت و رهبران غیر الهی بر جامعه ، وسوسه شیطان ، شبهات فکری و عقیدتی ، غفلت از یاد خدا، استفاده از غذا و اموال حرام ، فساد و فحشا و حضور در محیط آلوده؛ ارکان تربیت (خانواده ،مدرسه ، حکومت ، رسانه ها ، نهادها و سازمان های غیر دولتی )؛

اصول تربیت (توجه به نظام معیار اسلامی ، اولویت تربیت اعتقادی ، عبادی و اخلاقی ، ارتباط با خداوند و تکیه بر تدابیر ربوبی او ، تدریجی بودن تربیت و مراتبی بودن آن ، عقل ورزی ، اعتدال ، سندیت و مرجعیت مربیان ، حفظ و ارتقای آزادی متربیان ، حفظ و ارتقای کرامت ، عدالت تربیتی ، یکپارچگی و انسجام اجزاﺀ، ابعاد ، انواع و ساحت های تربیت، پویایی و انعطاف پذیری ،تعامل همه جانبه ، مشارکت و هماهنگی ، پاسخگویی و نظارت ، تقدم مصالح تربیتی ، توجه به فرهنگ و تمدن اسلامی و ایرانی و آینده نگری )(پیشین ، 128-191). با توجه به ملاحظات فوق، جریان گسترده تربیت به منظور زمینه سازی مناسب برای تکوین و تعالی پیوستهﺀهمه افراد جامعه ناگزیر از مشارکت و پشتیبانی عوامل متعددی است که برخی از این عوامل به صورت مستقیم و برخی به صورت غیر مستقیم در موفقیت جریان تربیت تاثیر میگذارند.

فلسفه تربیت رسمی و عمومی در جمهوری اسلامی ایران ، این بخش مجموعه ای جامع ، سازگار ،به هم پیوسته ، مدلّل و مدون بر پایه فلسفه تربیت در جمهوری اسلامی ایران است که به تبیین چیستی ، چرایی و چگونگی تربیت رسمی و عمومی در کشور و مبانی سیاسی ، حقوقی، روان شناختی و جامعه شناختی آموزش و پرورش می پردازد .ضرورت تدوین « فلسفه تربیت رسمی و عمومی در جمهوری اسلامی ایران»متاثر از عوامل زیر بوده است:

1.تربیت رسمی و عمومی در هر کشور متاثر از مقتضیات زمان ، مکان ، پیشینۀ تاریخی و فرهنگی ، فلسفه تربیتی و شرایط سیاسی ، اقتصادی و اجتماعی هر کشور است. از این رو لازم است که به طور خاص نسبت به تدوین و تبیین فلسفۀ تربیت رسمی و عمومی برای هر کشور اقدام و از تقلید یا وارد کردن فلسفه های آموزشی فرهنگ های مسلط پرهیز شود.

2. بر اساس شواهد موجود، نظام تربیت رسمی و عمومی در کشور ما تاکنون بر فلسفۀ مدون و استوار بومی و متناسب با نظام فکری و ارزشی اسلام مبتنی نبوده است .به نظر می رسد غفلت از این امر یکی از عوامل مهم بروز ناهماهنگی و در نهایت ، ناکارآمدی نظام فعلی تربیت رسمی و عمومی ایران بوده و باعث شده است تا عموم اقدامات اصلاحی و تحول جویانه در این نظام به نتایج دلخواه نینجامد و یا حداقل کم ثمر بماند. 3. تجارب دو قرن حاضر نشان داده است که یکی از راه های مهم نفوذ استعمارگران از طریق تحمیل و یا تقلید کورکورانه ، نظام تربیتی جوامع مسلط بوده است.زیرا نظام تربیتی مستقل ، زمینه ساز پویایی ، استقلال و تحولات اجتماعی خواهد بود و بر عکس وابستگی در نظام تربیتی به وابستگی سیاسی ، اجتماعی و فرهنگی خواهد انجامید . 4.از منظر رویکرد شریعت گرایی و ارکان آن (اصول گرایی، آیین گرایی،تکلیف مداری، اجتهاد گرایی و روشمندی در فهم دین ) و رویکرد تمدن سازی اسلامی (توجه به وحی ، عقل و خرد ، علم وتجربه ، فرهنگ بومی و نوسازی و خلاقیت ) که بر تدوین الگوهای اجتماعی بومی تاکید دارد،در مواجهه با مدرنیته و غرب گرایی ، لازم است که فلسفه ای اسلامی و ایرانی ، متناسب با مقتضیات زمان برای نظام تربیت رسمی و عمومی کشور تدوین شود. با توجه به نکات یاد شده می بایست در کشور ما بلافاصله پس از پیروزی انقلاب اسلامی و هم زمان با اصلاحات ضروری کوتاه مدت در نظام آموزشی بازمانده از نظام سیاسی و پیشین ، تدوین چنین فلسفه ای بلافاصله آغاز می شد که متاﺀسفانه این امر تا سال 1390 به تاﺀخیر افتاد.خوشبختانه با تاﺀکیدات مقام معظم رهبری در سال 1385 و تاﺀکید ایشان مبنی بر لزوم مشخص شدن فلسفۀ آموزش و پرورش اسلامی زمینۀ بسیار مناسبی برای اهتمام به انجام مطالعات نظری و تدوین فلسفۀ تربیت در جمهوری اسلامی ایران فراهم گردید.

فلسفۀ تربیت رسمی و عمومی مانند هر نظریه کلان و خرد تربیتی بر مفروضات و مبانی خاصی نظیر مباحث سیاسی و حقوقی و مبانی روان شناختی و جامعه شناسی استوار است . مبانی سیاسی تربیت رسمی و عمومی تربیت رسمی و عمومی به دلیل قانونمندی ، رسمیت ، عمومیت و الزام آور بودن و تربیت افراد مناسب با نظام سیاسی حاکم بر جامعه ، می کند.نمی تواند نسبت به مقتضیات سیاسی آن کشور بی تفاوت باشد. «مبانی سیاسی»آن دسته از گزاره های مفروض هستند که از یک سو جایگاه تربیت را در نظام سیاسی جمهوری اسلامی ایران نشان می دهند و از سویی دیگر چگونگی دخالت و تاثیر نظام سیاسی را در حوزۀ تربیت بیان مب کنند. حداقل شش گزاره عمده در ارتباط با مبانی سیاسی تربیت در این سند بیان شده است . برخی از گزاره ها با توجه به مبانی سیاسی به شرح زیر است: · هدف حکومت دینی ، زمینه سازی برای تحقق حیات طّیبه است. · از منظر رویکرد تمدن سازی ،اجرای همه جانبۀ اسلام تنها در قالب فرایند نوسازی جامعه به سوی یک الگوی مطلوب اسلامی و تاﺀسیس نهادها و سازوکارهای متناسب با آن میسر است. · در حکومت اسلامی ، جهت گیری تربیتی از جمله اولویت های اساسی همه بخش ها و نهادهای اجتماعی و سیاسی و اقتصادی است.(مبانی نظری طرح تحول بنیادین رسمی و عمومی)

 

دانلود مبانی نظری تحول بنیادین در نظام تعلیم و تربیت

مبانی حقوقی تربیت رسمی و عمومی: تربیت رسمی و عمومی به دلیل قانونمندی و نیز به سبب ارتباط عمیق با نظام سیاسی ، لاجرم با نظام حقوقی جامعه نیز ارتباط پیدا می کند.مبانی در قالب حقوق و تکالیف فردی و اجتماعی در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران ، قوانین موضوعه و معاهدات بین المللی پذیرفته شده در جمهوری اسلامی ایران (منطبق با ضوابط فقه و حقوق اسلامی )مورد تاﺀکید قرار گرفته اند. حق تربیت در یک جامعه دارای دو جنبه فردی و اجتماعی است.در جنبه فردی تربیت ، فرد و خانواده صاحب حق و تکالیف اند و در جنبۀ اجتماعی تربیت ، دولت عهده دار سیاست گذاری و برنامه ریزی است.

مبانی روان شناختی تربیت رسمی و عمومی: تربیت رسمی و عمومی به دلیل سروکار داشتن با کودکان و نوجوانانی که در سنین خاصی به سر می برند و دارای ویژگی های جسمانی ، عقلانی ، عاطفی و روانی مخصوص به خود هستند، ناچار از توجه به دستاورد های دانش روان شناسی در برنامه ریزی درسی و آموزشی متربیان است.حداقل هشت گزارۀ عمده در ارتباط با روان شناسی آدمی در این سند ذکر شده اند که برخی از آن ها به شرح زیر است: · آدمی تحت تاثیر تعامل پیچیده و تاثیر متقابل عوامل درونی (طبیعت و فطرت )،عوامل بیرونی (محیط) و تجربیات خویش است. · آدمی اساسا”طبیعت فعال دارد.(مبانی نظری طرح تحول بنیادین رسمی و عمومی)

مبانی نظری تحول بنیادین در نظام تعلیم

مبانی جامعه شناختی تربیت رسمی و عمومی: تربیت رسمی بیش از هر چیز تابع مقتضیات محیط اجتماعی و شرایط تاریخی است و وضعیت جامعه می تواند حدود و ثغور و ویژگی های آن را رقم بزند.شناخت واقعیت های جامعه موجب تجویز ساز و کار مناسب و عقلانی در تدوین فلسفۀ تربیت رسمی و عمومی خواهد شد. در این سند حداقل هشت گزاره در ارتباط با مبانی جامعه شناختی تربیت رسمی و عمومی ذکر شده اند که برخی از آن ها به شرح زیرند: · انسان با جامعه و آحاد آن ، تعامل فعال دارد. · زمینه سازی برای کسب شایستگی ها توسط شهروندان جامعۀ اسلامی ، عامل تحرک اجتماعی است.

· هر مفروض فلسفی یا دینی ، جامعه شناسی و روان شناسی پیامدهایی دارد که هدف غایی تربیت ،رویکردها، اهداف ،محتوا،روش ها، شیوه ارزشیابی ساختار برنامه و انتظارات از معلم را تحت تاثیر قرار می دهد. تعریف تربیت رسمی و عمومی با اتکا بر فلسفۀ تربیت در جمهوری اسلامی ایران و تعریف تربیت ، تربیت رسمی و عمومی این گونه تعریف شده است: «بخشی از جریان تربیت که به شکل سازمان دهی شده ، قانونی ، عادلانه ، همگانی و الزامی در مدرسه با محوریت دولت اسلامی و مشارکت فعال دیگر ارکان تربیت (خانواده ، مدرسه ، رسانه ها،سازمان ها و نهادهای غیر دولتی )صورت می پذیرد و با تاﺀکید بر وجوه مشترک (انسانی، اسلامی، ایرانی)- همراه با توجه به وجوه اختصاصی هویت متربیان (به ویژه هویت جنسیتی)- در پی آن است تا آنان ، مرتبه ای از آمادگی را برای تحقق حیات طیبه در ابعاد گوناگون فردی ، خانوادگی و اجتماعی به دست آوردند که تحصیل آن مرتبه ، برای عموم افراد جامعه لازم یا شایسته باشد»(پیشین ، 236). از دیگر موضوعات مطرح در این بخش اشاره به ویژگی های عام تربیت رسمی و عمومی و ویژگی های خاص و اختصاصی آن است .منظور از ویژگی های عام ،آن دسته از خصوصیاتی هستند که کم و بیش به صورت یکسان در الگوهای رایج تربیت رسمی و عمومی در کشورهای جهان دیده می شوند و با فلسفۀ تربیتی جامعۀ اسلامی ایران نیز توافق دارند. ویژگی های عام شامل سامان داشتن نظام تربیتی ، قانون مندی ، فراگیری ، توجه به تفاوت های فردی ، حضور الزامی متربیان در مراکز آموزشی ،مدرسه مداری (داشتن برنامۀ مشترک ، مراتب و مراحل و مخاطبان معین )،اعطای مدرک معتبر ، تاﺀکید بر کسب شایستگی های فردی و اجتماعی و توجه به پیش نیازها برای ورود به انواع تربیت تخصصی است. ویژگی های خاص،اشاره به آن دسته از ویژگی ها دارند که در الگوهای رقیب به صورت موردی یافت می شوند، اما تاکید بر آن ها در الگوی مطلوب بیشتر مورد توجه است.

این دسته از ویژگی ها در ارزش ها و مبانی اسلامی (در مقایسه با ویژگی های عام )،جایگاه برجسته تری دارند. ویژگی های خاص شامل عدالت محوری، تعامل موﺀثر دولت اسلامی با ارکان تربیت (خانواده ، رسانه ، نهادها و سازمان های غیر دولتی )، تحول آفرینی و هدایت تغییرات اجتماعی، ارزش مداری عقلانی ، تاﺀکید بر وحدت ملی و انسجام اجتماعی ، پذیرش کثرت و تنوع ، انعطاف پذیری معیار مداری و بهره گیری از تجارب دیگران هستند. از دیگر ویژگی های تربیت رسمی و عمومی، ویژگی های اختصاصی است که متمایز کننده آن از دیگر الگوهای رقیب و نشان دهندۀ ارتباط این الگو با مبانی اندیشۀ اسلامی و به ویژه خصوصیات نظام جمهوری اسلامی ایران است. ویژگی های اختصاصی شامل دین مداری و تکیه بر فرهنگ و تمدن اسلامی و تناسب آن با جامعۀ امروز ایران هستند. از دیگر مباحث مطرح در فلسفۀ تربیت رسمی و عمومی ، بحث در خصوص چرایی و چگونگی تربیت رسمی و عمومی است.در مبحث چرایی ، اهمیت و ضرورت تربیت رسمی و عمومی، نتیجه و هدف کلی اهداف تربیت رسمی و عمومی (مشترک و ویژه)مورد بحث قرار می گیرند. در این بخش، هدف کلی تربیت عمومی (اعم از رسمی و غیر رسمی ) این چنین ذکر شده است: «تکوین و تعالی هویت مشترک (انسانی، اسلامی، ایرانی» متربیان ، همراه با توجه به وجوه اختصاصی هویت فردی و غیر مشترک (به خصوص هویت جنسیتی) ایشان به صورتی یکپارچه در راستای شکل گیری جامعۀ صالح و اعتلای مداوم آن بر اساس نظام معیار اسلامی که از طریق کسب شایستگی های لازم (پایه و ویژه) صورت می گیرد(پیشین،266).(مبانی نظری طرح تحول بنیادین رسمی و عمومی)

در مبحث چگونگی تربیت رسمی و عمومی ، یکی از موضوعات مورد بحث ، نحوه عملی شدن جریان تربیت رسمی و عمومی به منظور تحقق رسالت و اهداف آن است. از موضوعات خردتر این بخش ، تبیین اصول کلی تربیت و ناظر به روابط درونی تربیت رسمی و عمومی است.این اصول موضوعاتی مانند انطباق با نظام معیار اسلامی ، عدالت تربیتی ، تاﺀکید بر فرهنگ اسلامی ایران و زبان و ادب فارسی ، انسجام اجتماعی ، تنوع و کثرت ، خردورزی ، حفظ و ارتقای آزادی،شایستگی مربیان ، محبوبیت و مقبولیت مربیان ، تعامل همه جانبه ، همه جانبه نگری،یکپارچگی ، حق محوری و مسئولیت پذیری ، پویایی و آینده نگری می پردازد. در بخش اصول ناظر به روابط بیرونی تربیت رسمی و عمومی ، مباحثی نظیر پاسخ گویی ، مشارکت ، تقدم مصالح تربیتی ، خصوصیات مدرسۀ صالح و تبیین الگوی نظری ساحت های تربیت مورد بحث قرار می گیرند. در بخش الگوی نظری ساحت های تربیت ، حدود و قلمرو هر ساحت ، رویکرد و اصول مرتبط با هر ساحت مورد بحث قرار گرفته است (پیشین 206-324).

· بخش سوم مبانی نظری سند تحول بنیادین ، رهنامۀ نظام تربیت رسمی و عمومی در جمهوری اسلامی ایران است. سامان دهی نظام تربیت رسمی و عمومی نیازمند تدوین الگوی نظری جامعی بود که لوازم و دلالت های دو مجموعۀ «فلسفۀ تربیت در جمهوری اسلامی ایران » و «فلسفۀ تربیت رسمی و عمومی در جمهوری اسلامی ایران» را در عرصۀ عمل مشخص کند . از این الگو به نام «رهنامه» یا «دکترین نظام تربیت رسمی و عمومی در جمهوری اسلامی ایران»یاد شده است.به بیان دیگر،رهنامه عبارت است از طرح واره ای مفهومی و نظام مند که لوازم و دلالت های مبانی فلسفی تربیت رسمی و عمومی را با بهره مندی مناسب از یافته های علوم تربیتی در عرصه سیاست و عمل در نظام تربیت رسمی و عمومی مشخص می کند.این الگوی نظری جامع، خصوصیات وضعیت مطلوب این نظام ، تعریف عملی تربیت رسمی و عمومی ،قلمرو، رسالت ، اهداف،کارکردها ، رهیافت ،رویکرد، ساختار و روابط این نظام را مشخص می کند. همچنین با بیان تعریف، وظایف، رویکرد، اصول و،روابط هر یک از زیر نظام های اصلی آن و چگونگی تحقق عملی آن ها ترسیم شده است،تا هرگونه تحول اساسی در این نظام با توجه به عناصر این الگوی کلان و بر مبانی نظری و دلالت های فلسفۀ تربیت اسلامی استوار شود.(پیشین ،336). ضرورت تدوین رهنامه،علاوه بر آنچه گفته شد، مواردی به شرح زیر بوده است:(مبانی نظری طرح تحول بنیادین رسمی و عمومی)

تعریف تربیت رسمی و عمومی

1.نیاز به تدوین راهنمای عمل برای انجام اصلاحات و تحول در نظام آموزش و پرورش ، به گونه ای که ضمن استفاده از دستاوردهای نظری علوم تربیتی و توجه به واقعیت های موجود در عرصه نظام تربیت رسمی و عمومی ، جهت گیری های کلی تحول در این نظام را هدایت و رهبری کند و منبعی الهام بخش برای سیاست ها و برنامه های اجرایی باشد.

2.زمینه سازی برای ایجاد انسجام در کلیت نظام تربیت رسمی و عمومی و هماهنگی آن با سایر عوامل و نهادهای سهیم و موﺀثر در جریان تربیت و ارائۀ معیارهای سازواری برای نقد وضع موجود .این کارکرد عملا”از طریق رهنامه صورت می گیرد. 3.تدوین چارچوبی روشمند و مبتنی بر نظام معیار اسلامی برای بهره گیری از نظریه های جدید و تجارب جهانی .

4.جلوگیری از دچار شدن به روزمرگی در آموزش و پرورش با هدف ایجاد نوعی ثبات و پایایی مطلوب در نظام آموزش و پرورش.

5.ایجاد وحدت و همسویی در میان عوامل و کارگزاران نظام تربیتی . با توجه به موارد فوق باید خاطر نشان کرد که از آغاز بنیان گذاری نظام آموزش و پرورش در ایران تاکنون هیچ گونه تلاش حاضر را باید به عنوان نخستین گام روشمند در این زمینه تلقی کرد.تدوین این رهنامه از جمله نوآوری ها ی سند ملی آموزش و پرورش به شمار می آید.

فلسفه تربیت در جمهوری اسلامی ایران

1.تبیین مشخصات کلی نظام تربیت رسمی و عمومی ، شامل تعریف نظام تربیت رسمی و عمومی در جمهوری اسلامی ایران ،رسالت نظام ، اهداف مشترک و اهداف ویژه ،کارکردهای عمومی (مشترک)و اختصاصی، رویکردهای اساسی (دین محوری،موقعیت شناسی).روابط با نهادهای اصلی مانند حاکمیت ، خانواده ،رسانه ها و سازمان های دولتی و غیر دولتی ، رسانه ها و معرفی سایر نهادهای موﺀثر مانند نهادهای فرهنگی ،اقتصادی رسانه ای و فنّاوری ، جامعۀ محلی ،نهادهای سیاسی و اجتماعی محیط قضایی و امنیتی و محیط بین المللی است.در بخش دیگری از رهنامه ،دوره های تحصیلی و مراحل ترتیب و ویژگی های هر مرحله ،موﺀلفه های اصلی نظام ،نقش ها و وظایف هر یک مانند شورای عالی تربیت رسمی و عمومی ،وزارت تربیت رسمی و عمومی و سازمان های وابسته ، سازمان های استانی و ادارات مناطق ، مدرسۀ صالح و رسالت های آن انجمن های علمی-حرفه ای و تشکل های مردم نهاد،موﺀسسات ارائه کننده خدمات تربیتی ، جانبی و مکمل ، موﺀسسات ، شرکت ها و اشخاص حقیقی ارائه دهندۀ خدمات پشتیبانی ، حوزه های علمیه ، دانشگاه ها و مراکز تربیت مربی ، موﺀسسات و مراکز پژوهش و ارزشیابی و خرده نظام های تربیت رسمی و عمومی راهبری و مدیریت تربیتی ، برنامه درسی ،تربیت معلم و تامین نیروی انسانی ، تامین و تخصص منابع مالی ، تامین فضا ، تجهیزات و فنّاوری و خرده نظام پژوهش و ارزشیابی معرفی شده اند. در ارتباط با هر خرده نظام به مبانی دینی ، فلسفی و علمی ، تعریف و قلمرو وظایف ، رویکرد ها و اصولی مشخص شده اند که حوزه عمل را برای هر خرده نظام مشخص می کنند. وظایف در هر خرده نظام به انتظارات مطلوب ، رویکرد به جهت گیری کلی هر خرده نظام و اصول ، به قواعد تجویزی که چگونگی تحقق وظایف هر خرده نظام را مشخص می کند، اشاره دارند. بخش آخر مجموعۀ اسناد ملی آموزش و پرورش به چرخش های تحول آفرین از وضعیت موجود به وضعیت مطلوب اشاره دارد. مهم ترین این چرخش ها عبارت اند از :

· از نهاد آموزشی به نهادی فرهنگی –اجتماعی و مولد سرمایۀ انسانی؛ · از کنترل بیرونی و ایجاد محدودیت ، به خویشتن بانی (تقوا)،ارزش مداری عقلانی و مسئولیت پذیری ؛ · از انحصاری انگاری در تربیت به مشارکت دادن و مسئولیت پذیری ارکان و عوامل سهیم و موﺀثر در تربیت؛ ·

از یکسان نگری و تولید انبوه ، به پذیرش تنوع و تکثر در چارچوب نظام معیار اسلامی؛ · از نگاه تجزیه ای و تفکیکی ، به نگاه یکپارچه نگر و تلفیقی به هویت انسان در تمامی ابعاد و ساحت های تربیت ؛ · از دانش آموز منفعل در کلاس درس،به متربی فعال در محیط های تربیتی؛ · از روش های خشک فردی و انعطاف ناپذیر ، به روش های خلاق، فعال و گروهی؛ · از رقابت های فردی و تنش زا ، به رفاقت جمعی و تعالی بخش؛ · از انباشت اطلاعات و حافظه محوری،به کسب شایستگی ها در تمام ساحت های تربیت؛ · از سازگاری با شرایط محیطی ، به هویت یابی و مقاومت در برابر شرایط نامساعد و تغییر آن ها (پیشین ،328-418). پی نوشت ها 1.هستی شناسی،قلمرویی از دانش فلسفی است که موضوع اصلی آن تبیین چیستی و چرایی واقعیت وجود (بیان ماهیت هستی و علت غایی آن) است.

2.انسان شناسی،بخشی از ماهیت هستی شناسی است که دربارۀ انسان به عنوان یکی از عناصر سه گانۀ هستی (خدا، عالم و انسان )بحث می کند.انسان شناسی فلسفی ، چیستی، چگونگی و موقعیت انسان را در هستی مورد بحث و بررسی قرار می دهد.

3.معرفت شناسی، قلمرویی از دانش فلسفی است که به بررسی معرفت می پردازد.پرسش هایی مانند امکان شناخت و ماهیت معرفت ، حدود شناخت ، ارزش شناخت ، انواع و ابزار شناخت و ملاک صدق قضایا، محور اصلی آن را تشکیل می دهند.

4.ارزش شناسی،قلمرویی از فلسفه است که چیستی ، چرایی و چگونگی ارزش ها را به شکل عقلانی مطالعه می کند.در اینجا مهم ترین ارزش ها (از منظر اسلامی) و نحوه تحقق آن ها مورد بحث قرار می گیرند. 5.مراد از «دین شناسی»در اینجا آن دسته از گزاره ها هستند که تنها به مباحثی دربارۀ دین (چیستی و چرایی دین، جایگاه دین در زندگی و نسبتی که با آن دارد ،می پردازد.(مبانی نظری طرح تحول بنیادین رسمی و عمومی)

 

نقد و بررسی‌ها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین کسی باشید که دیدگاهی می نویسد “مبانی نظری طرح تحول بنیادین رسمی و عمومی”