با سلام خدمت شما دوستان عزیز در این مطلب فایل دانلود فرم ثبت روزانه افكار را به صورت word آماده کرده ایم امیدواریم که مورد استفاده تان قرار گیرد و مفید باشد.
فرم ثبت روزانه افكار
دستورالعمل: هروقت ميبينيد خلقتان تغيير كرده و بدتر شدهاست، از خودتان بپرسيد «همين الآن چي در ذهنم بود؟» و بعد هرچه سريعتر فكر يا تصوير ذهني خودتان را در ستون افكار اتوماتيك منفي بنويسيد.
سپس ببينيد اين افكار تا چه اندازه دقيق و واقعبينانه هستند.
تاريخ | موعيت
وقتي ناراحت شديد كجا بوديد و چه اتفاقي افتاد؟ |
هيجانها
در آن موقع چه هيجاني احساس ميكرديد (مثلاً اضطراب، غم، خشم و غيره). شدت احساس و هيجان خود را از صفر تا صد درجهبندي كنيد (100%-0%). |
افكار اتوماتيك
چه فكر يا تصويري در ذهنتان بود؟ به چه فكر ميكرديد؟ تا چه اندازه اين فكر يا تصوير را باور داريد و به آن معتقديد. ميزان باور خود را از صفر تا صد درجهبندي كنيد (100%-0%). |
پاسخهاي ديگر
از پرسشهاي انتهاي اين صفحه براي پاسخ دادن به افكار اتوماتيك منفي استفاده كنيد. باور خود را به هر پاسخ از صفر تا صد درجهبندي كنيد (100%-0%). از فهرست خطاهاي شناختي هم ميتوانيد كمك بگيريد. |
پيامد/ نتيجه
دوباره باور خود به فكر يا تصوير ذهنيتان را از صفر تا صد درجهبندي كنيد (100%-0%) و شدت هيجان و احساستان را هم از صفر تا صد درجهبندي كنيد (100%-0%). |
- چه شواهد و مداركي وجود دارد كه اين فكر اتوماتيك درست است؟
- چه توضيح يا تبيين ديگري براي اين رويداد و اتفاق وجود دارد؟
- اگر اين فكر درست باشد، چه عواقبي بهدنبال دارد؟ بدترين و ناراحتكنندهترين چيزي كه ميتواند اتفاق بيافتد چيست؟ واقعبينانهترين چيزي كه ميتواند اتفاق بيافتد چيست؟ من در اينباره چه ميتوانم انجام دهم؟
خطاهاي شناختي ممكن: همه يا هيچ، تعميم بيش از حد، بيتوجهي به جنبههاي مثبت، نتيجهگيري شتابزده، ذهنخواني، پيشگويي، بزرگنمايي و كوچكنمايي، استدلال براساس احساسات، بايدها، برچسب زدن، سرزنش غير منصفانه.
دانلود فرم ثبت روزانه افكار word
برای اینکه متوجه بشوید افکارتان چه اثری روی خلق شما دارند، باید یک دفترچه ثبت افکار تهیه کنید، در این دفترچه هریک از فکر هایتان و شرایطی که آن فکر به ذهنتان خطور کرده را بنویسید.(دانلود فرم ثبت روزانه افكار)
درباره تاثیری که اون فکر بر شما گذاشته هم بنویسید.به این ترتیب با رجوع به این دفترچه متوجه می شوید کدام فکر باعث حال خوب شما شده و کدام یک خلقتان دا بد کرده، اینگونه می توانید برای تغییر فکرهای منفی خود تلاش کنید.
همه ادمها در دورهای از زندگی خود احساس افسردگی میکنند و معمولاً میتوانند پیدایش این افسردگی را به رویدادهای روشنی ربط دهند. در پیدایش افسردگی دو گونه رویداد اهمیت ویژه دارند: فقدان (از دست دادن) و شکست. تجربههایی مانند از دست دادن کار یا فوت بستگان نزدیک میتوانند مایه آغاز چرخهای از غم، خمودگی و تکرار پارهای افکار منفی شوند. همچنین شکستها، مانند رد شدن در یک آزمون یا ناکامی در قانع کردن فرد موردعلاقه برای ازدواج نیز میتوانند به نومیدی و احساسات و اندیشههای منفی منجر شوند.
اکثر مردم میتوانند این احساسات منفی را پس از چند روز یا چند هفته از میان ببرند و به زندگی عادی خود بازگردند اما در بخشی دیگر، نشانههای افسردگی به مدت طولانی باقی میماند و زندگی آنها را دستخوش دگرگونی میکند (گنجی،۱۳۹۲).
به باور بک (۱۹۷۶، ترجمه قراچه داغی، ۱۳۸۷) افسردگی مقدسترین تصورات انسانی و زیستی را به بازی میگیرد. به نظر میرسد غریزه پاسداری از خود و غریزه مادری پایان مییابند؛
انگیزههای نخستین زیستشناختی مانند خوردن و میل جنسی خاموش میشوند. خواب، بهعنوان بدیهیترین نیاز انسان، مختل میگردد. غریزههای اجتماعی مانند جلب توجه و علاقه دیگران و عشق و محبت دود میشوند و به هوا میروند. اصل لذت و واقعیت، هدفهای به بیشینه رساندن لذت و به کمینه رساندن درد، جای خود را باهم عوض میکنند.
نهتنها گنجایش لذت بردن کاهش مییابد، چه قربانیان این موقعیت بهظاهر شگفتانگیز چنان رفتار میکنند که انگار میخواهند بر شدت درد و رنج خود بیفزایند. توانایی شخص افسرده در برخورد خوشایند با موقعیتهای ناخوشایند و برخورد خشمگینانه با موقعیتهایی که در شرایط عادی باید او را برآشفته کنند، کاهش مییابد. سرانجام گرایش به زندگی خاموش میشود و جای آن را آرزوی مرگ میگیرد.
بیماران افسرده همواره دادههای مهمی را با گفتن عباراتی از این قبیل به دست میدهند: «آدم بیارزشی هستم.» «آیندهای ندارم.» «همهچیز را از دست دادهام.» «تنها و بیکس هستم.» شخص افسرده احساس میکند از چیزی که برای خوشبختی نیاز دارد بیبهره شده است: شایستگی دستیابی به هدفها، گیرایی برای دیگران، نزدیکی به خانواده و دوستان، داراییهای ملموس، تندرستی، مقام و جایگاه والا (بک، ۱۹۷۶؛ ترجمه قراچه داغی، ۱۳۸۷).(دانلود فرم ثبت روزانه افكار)
(دانلود فرم ثبت روزانه افكار)
بیمار افسرده فرضهای انعطافپذیر، افراطی و مقاوم در برابر تغییر دارد. این فرضها به مسائلی مربوط میشوند که مثلا مردم برای پیدا کردن احساس خوشبختی چه کار باید بکنند ( مانند این فرض که « اگر کسی افکار خوبی درباره من نداشته باشد، من نمیتوانم احساس خوشبختی بکنم» ) و این که برای پدید آوردن احساس ارزشمندی در خود، چه کار باید بکنند و چگونه باید باشند (مانند این فرض که « هرکاری را که بر عهده میگیرم، باید خوب انجام دهم» ) (هاوتون و همکاران، ۱۹۸۹؛ ترجمه قاسم زاده، ۱۳۸۶).
وقتی فرضهای ناکارآمد فعال شوند، افکار ناخوشایند منفی را که در واقع همان خودگوییهای منفی ( مایکن بام، ۱۹۹۷) یا خودهیپنوزهای منفی (آروز، ۱۹۸۱) هستند بر می انگیزند. از این نظر منفی هستند که به هیجانهای منفی و ناخوشایند مربوط میشوند. فرد هر قدر افسردهتر میشود ، افکار و خود گویی های منفی بیشتری پیدا میکند و بیشتر به این افکار معتقد میگردد.
بیمار افسرده زمانی که به این برآیند میرسد که نمیتواند مشکلی را از میان بردارد یا نمیتواند به هدف خود برسد، ارزش خود را پایین میآورد، تواناییهایش را دستکم میگیرد و به این برآیند میرسد که از زندگی لذت نمیبرد. بنابراین فرد افسرده از ناامیدی به خودخوری و کاهش عزت نفس و ازآنجا به بدبینی میرسد (بک، ۱۹۷۶؛ ترجمه قراچه داغی، ۱۳۸۷). پژوهش ها (شمیتز و همکاران، ۲۰۰۳؛ ترزنیوسکی و همکاران، ۲۰۰۶) ناامیدی و عزت نفس پایین را به عنوان نشانه های افسردگی تایید میکنند.(دانلود فرم ثبت روزانه افكار)
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.